Below you can read the basic parts of the statement:
"Ebrahim Raisi was a criminal agent of the Islamic Republic of Iran, an agent who played a key role in the killing of freedom fighters in Iran during the last four decades.
The era of Ebrahim Raisi's presidency was marked by the intensification of workers' and toilers' protests, widespread popular struggles against the government of the Islamic Republic, including the "Women, Life, Freedom" movement, intensification of bloody repression of peaceful popular protests along with the widespread executions of dissidents and freedom fighters. And it was the peak period of the economic crisis, unprecedented inflation, tens of millions of Iranians being dragged below the poverty line, increasing unemployment, and the depth and scope of finding the valley between poverty and wealth in Iranian society.
The policies of the government of the Islamic Republic and Ebrahim Raisi as the head of the acting government of this government have created a much more difficult situation in the lives of the people of our country. The President's government, like the governments before it, contrary to the promises it had made, could not change the declining trend of the country's economy and improve the work and life conditions of the country's hard workers, because this government also continued three decades of the government's macro-economic programs based on the model It has been neoliberal.
The death of Ebrahim Raisi Jalad, Raisi as one of the main agents of the provincial regime and who was being prepared by some powerful circles within the Islamic Republic to succeed Ali Khamenei, is a blow to the regime's plans to control the extremely critical situation in the country. Ali Khamenei's words last night that he met with "a group of soldiers' families" with the theme: "Iranian people should not be worried, there will be no disruption in the work of the country" indicates the concern of the regime leaders in the current very critical situation.
The only regret for the people of our country and the families of the survivors of the horrible crimes of these mercenaries of reaction and tyranny, is that the chance of his historical trial in the not so distant future was denied.
As our party has pointed out in recent months, today's deep and wide gap between the majority of the society and the ruling dictatorship cannot be repaired. The major part of the society, especially the working class and other layers of hard workers, want fundamental changes in the political and social fields and to get rid of this authoritarian regime. The Islamic Republic is decaying and is facing crises and difficult decisions for its survival, which of course will not necessarily guarantee its survival. By intensifying the joint and united struggle of all the national and freedom-loving forces of the country, the way to end the dictatorial rule and establish a national and democratic government should be opened".
اطلاعیۀ حزب تودۀ ایران: مرگ یک جنایتکار، و تلاش رژیم برای کنترل اوضاع کشور
س از ساعتها سکوت و در خلال آن مستقر کردن نیروهای انتظامی بهطورگسترده در شهرهای مهم کشور، رسانههای حکومت جمهوری اسلامی اعلام کردند ابراهیم رئیسی، رئیسجمهور، حسین امیرعبداللهیان، وزیر امورخارجه، محمدعلی آلهاشم، امامجمعهٔ تبریز، مالک رحمتی، استاندار آذربایجان شرقی، سیدمهدی موسوی، سرتیم حفاظت رئیسی، یکی از محافظان رئیسی، و کادر پرواز بالگرد حامل آنان، روز یکشنبه ۳۰ اردیبهشتماه ۱۴۰۳، در در راه بازگشت به تبریز در سانحهای هوایی کشته شدند. ابراهیم رئیسی در مراسمی برای افتتاح سد مشترک “قیزقلعهسی” با جمهوری آذربایجان بر روی رودخانه مرزی “ارس” به استان آذربایجان شرقی سفر کرده بود. بر اساس آخرین گزارشها، پس از تأیید علی خامنهای، “محمد مخبردزفولی”، معاون اول رئیسی، تا زمان برگزاری انتخابات ریاستجمهوری، مسئولیتهای مقام ریاستجمهوری را بر عهده خواهد گرفت. مخبردزفولی بهمدت دو ماه این سمت را بر عهده خواهد داشت. بنابر قانون اساسی، ظرف ۵۰ روز آینده انتخابات ریاستجمهوری ایران مجدداً برگزار میشود.
ابراهیم رئیسی کارگزار جنایتکار حکومت جمهوری اسلامی بود، کارگزاری که در طول چهار دههٔ گذشته در کشتار مبارزان راه آزادی در ایران نقشی کلیدی داشت. انتشار صحبتهای آقای منتظری در مردادماه ۱۳۹۵دربارهٔ جلسهٔ او در ۲۴ مردادماه ۱۳۶۷ با ”هیئت مرگ“ اعزامی حکومت اسلامی به زندانها که شامل “حسینعلی نیّری”، حاکم شرع، “مرتضی اشراقی”، دادستان، “مصطفی پورمحمدی”، نمایندهٔ وقت وزارت اطلاعات در زندان اوین، و “ابراهیم رئیسی”، معاون دادستان کشور بود، ماهیت پلید و ضدانسانی ابراهیم رئیسی و حاکمان جمهوری اسلامی برملا میکرد. در جلسهٔ ۲۴ مردادماه ۱۳۶۷، آقای منتظری اعدامهای زندانیان سیاسی را بزرگترین جنایتی که در جمهوری اسلامی تا آن زمان شدهخواند، و خطاب به ”هیئت مرگ“ حاضر در این جلسه از جمله یکی از اعضای این هیئت یعنی ابراهیم رئیسی، گفت: “بهنظر من، این بزرگترین جنایتی است که از اوّل انقلاب تا حالا در جمهوری اسلامی شده است و در تاریخ، ما را محکوم میکنند… و شما را در آینده جزءِ جنایتکاران تاریخ مینویسند.”
در جریان کشتار سال ۶۷، هزاران زندانی سیاسی، با اندیشهها و دیدگاههایی گوناگون و از گروههای سیاسیای مختلف، در کنار هم، به فرمان خمینی و بهدستور جنایتکارهایی همچون ابراهیم رئیسی به جوخههای مرگ سپرده شدند. حزب تودۀ ایران، در جریان این کشتار بیسابقه در تاریخ معاصر میهنمان، شماری از برجستهترین رهبران جنبش ضد استبدادی ایران، نویسندگان و مترجمان برجستهٔ کشور، فعالان و کادرهای جنبش کارگری و زحمتکشان، افسران میهندوست، فعالان و چهرههای جنبش دانشجویی و زنان را از دست داد.
ابراهیم رئیسی پس از ریاست بر دستگاه جنایت و بیداد قوهٔ “قضائیهٔ” جمهوری اسلامی، در خردادماه سال ۱۴۰۰ و در پی نمایش انتخاباتیای مبتذل، نمایشی که در آن حتی بهاذعان منابع رژیم بیش از ۵۲ درصد از واجدان شرایط در کل کشور (و ۷۴ درصد واجدان در تهران) در انتخابات شرکت نکردند و بیش از ۴ میلیون آٰرای باطله به صندوقهای رأی ریخته شده بودند، بهدستور علی خامنهای و مداخلهٔ مستقیم و گستردۀ سپاه و ارگانهای امنیتی رژیم رئیسی به مقام ریاستجمهوری رژیم برگمارده شد.
دوران ریاستجمهوری ابراهیم رئیسی، دوران شدت یافتن اعتراضهای کارگران و زحمتکشان، دوران مبارزات گستردۀ مردمی علیه حکومت جمهوری اسلامی از جمله جنبش “زن، زندگی، آزادی”، دوران شدت گرفتن سرکوبگریهای خونین اعتراضهای مسالمتآمیز مردمی همراه با اعدامهای گستردۀ دگراندیشان و مبارزان راه آزادی، و دوران اوج گرفتن بحران اقتصادی، تورم بیسابقه، کشانده شدن دهها میلیون ایرانی به زیر خط فقر، بیکاری فزاینده، و عمق و دامنه یافتن بیشتر درۀ میان فقر و ثروت در جامعه ایران بوده است.
سیاستهای حکومت جمهوری اسلامی و ابراهیم رئیسی در مقام رئیس دولت کارگزار این حکومت وضعیتی بسیار دشوارتر از پیش را در زندگی مردم میهن ما بهوجود آورده است. دولت رئیسی نیز مانند دولتهای پیش از خود، برخلاف وعدههایی که داده بود، در روند رو بهزوال اقتصاد کشور تغییری نتوانست بدهد و اوضاع کار و زندگی زحمتکشان کشور را بهبود بخشد، زیرا که این دولت نیز ادامهدهندۀ سه دهه برنامههای کلان اقتصادی حکومت بر اساس الگوی نولیبرالی بوده است.
تحریم انتخابات فرمایشی مجلس شورای اسلامی و مجلس خبرگان رهبری، در ۱۱ اسفندماه ۱۴۰۲، تحریمی بهلحاظ گستردگی بیسابقه که حتی بر اساس آمار رسمی رژیم هم بیش از ۶۰ درصد مردم در آن شرکت نکردند، و باوجوداین، میلیونها رأی باطله هم از سوی شرکت کنندگان در آن به صندوقها ریخته شد. در برخی از شهرها شمار رأیهای باطله حتا از رأیهای کسب شدهٔ انتخاب شدگان بیشتر بود. این آخرین آزمون از میزان “محبوبیت” علی خامنهای و رئیسجمهور بر گمارده و جنایتکارش در افکار عمومی مردم ما بود.
مرگ ابراهیم رئیسی جلاد، رئیسی در مقام یکی از کارگزاران اصلی رژیم ولایی و کسی که از سوی برخی محفلهای قدرتمند درون حاکمیت جمهوری اسلامی او را برای جانشینی علی خامنهای آماده میکردند، ضربهای به برنامههای رژیم بهمنظور کنترل اوضاع بشدت بحرانی در کشور و در پسزمینهٔ وضعیت حساس و خطرناک منطقه است. سخنان دیشب علی خامنهای که دیدار با “جمعی از خانوادههای سپاهیان” با مضمون: “ملت ایران نگران و دلواپس نباشند، هیچ اختلالی در کار کشور بهوجود نمیآید” حاکی از نگرانی سران رژیم در شرایط بسیار بحرانی کنونی است.
مردم میهن ما و خانوادههای بازماندگان جنایتهای هولناک این مزدوران ارتجاع و استبداد تنها افسوسشان از مرگ ابراهیم رئیسی این است که فرصت محاکمهٔ تاریخی او در آیندهای نه چندان دور دریغ شد.
حزب ما، همانطور که در ماههای اخیر اشاره کرده است، شکاف عمیق و گستردۀ امروزی بین اکثریت جامعه و دیکتاتوری حاکم ترمیمشدنی نیست. بخش عمدۀ جامعه، بهویژه طبقۀ کارگر و دیگر لایههای زحمتکشان، خواهان دگرگونیهایی بنیادی در عرصههای سیاسی و اجتماعی و گذر از این رژیم استبدادیاند. جمهوری اسلامی در حال پوسیدگی است و با بحرانها و تصمیمگیریهای دشواری برای بقایش روبهرو است که البته و لزوماً ضامن بقایش نخواهد بود. با تشدید مبارزهٔ مشترک و متحد همه نیروهای ملی و آزادیخواه کشور راه را به سوی پایان دادن به حکومت دیکتاتوری و استقرار حکومتی ملی و دموکراتیک باید گشود.
حزب تودۀ ایران
۳۱ اردیبهشت ۱۴۰۳
tudehpartyiran.org